به گزارش خبرنگار وسائل، فقه سیاسی به مثابه گرایش تخصصی در کنار سایر گرایشهای علمی فقه، در زمان گذشته به تناسب موقعیت و شرایط از کیفیت اندکی برخوردار بود و امروزه به سبب اموری، چون حجم وسیعی از مسائل مستحدثه سیاسی، اقتدار اجتماعی ـ سیاسی فقیهان و توسعه سیاسی از کیفیت و کمیت بسیاری برخوردار شده است.
مفهوم فقه سیاسی
اصطلاح «فقه سیاسی» به عنوان واژهای نوپدید در عرصه فقه، مشتمل بر مجموعهای از مباحث فقهی است که با رفتار سیاسی و دانش سیاست مرتبط بوده و تکالیف شرعی زندگی سیاسی مومنان بلکه شهروندان را تعیین کرده و جایگاه خویش را مدیون سلطه، قداست و محوریت نصوص دینی است.
فقه سیاسی به مثابه گرایش تخصصی
گرچه اصطلاح فقه سیاسی عمدتا در حال حاضر مورد استفاده قرار گرفته است لکن فقه شیعه هیچگاه فارغ از ماهیت فقه سیاسی نبوده است. طبیعی است تحقق فقه سیاسی در گرو مولفه سیاسی در گستره فقه است.
آنچه هویت فقه سیاسی، در گرو آن بوده و ضرورت یا امکان آن را جلوه گر مینماید در گرو این معنا است که آیا از اساس دین بلکه فقه دارای ابعاد سیاسی است یا اینکه دین و فقه مشتمل بر امور سیاسی و حکومتی نیستند؟ طبیعی است تحقق فقه سیاسی در گرو مولفههای سیاسی در گستره فقه است؛ زیرا در صورت فقدان عناصر سیاسی در فقه، نمیتوان از گرایشی در فقه در قالب «فقه سیاسی» یاد کرد.
تمایز فقه سیاسی معاصر با فقه سیاسی ادوار پیشین
فقه شیعه به خاطر ارتباط با سیاست، همواره سرشار از مباحث سیاسی بوده و محتوای سیاسی داشته و آنچه که وجه تمایز فقه سیاسی گذشته و در حال حاضر است، ۱- دور بودن فقیهان از عرصه حکومت ۲- مباحث فقه در گذشته حول افراد بود نه اجتماع و حکومت.
تمایز فقه سیاسی با فقه حکومتی
مرکب واژه فقه حکومتی نگرشی است که فقه، حاکمیت سیاسی شیعه را در نظر گرفته و در استنباط خود به رفع نیازهای حکومت عنایت دارد. آنچه فقه حکومتی را از فقه سیاسی و فقه عمومی متمایز میکند این است که: ۱- فقه سیاسی به مباحث حکومت اختصاص نداشته و مصادیق غیر حکومتی بسیاری میتواند داشته باشد؛ لذا فقه سیاسی گرچه در زمان حاکمیت سیاسی شیعه مصادیق بیشتری یافته؛ اما از زمانهای دور و حاکمیت حاکمان جائر نیز در فقه شیعه وجود داشته است.
۲- فقه سیاسی، بخشی از ابواب و مسائل فقه که به موضوعات سیاسی عنایت دارد را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد در حالی که در فقه حکومتی همه مباحث و موضوعات مورد نیاز جامعه (البته با محوریت حکومت) مورد استتباط قرار میگیرند.
۳- گرچه فقه حکومتی، گسترهای به شمول و توسعه فقه عمومی دارد؛ اما آنچه فقه حکومتی را از فقه رایج متمایز میکند این است که فقه حکومتی، استنباط احکام الهی در همه شئون یک حکومت و نظر به همه احکام فقهی با نگرش حکومتی و ملاحظه تاثیر هر حکمی از احکام در کیفیت مطلوب اداره نظام سیاسی خواهد بود.
قرائتهای حداقلی و حداکثری فقه سیاسی
تفاوت رویکرد فقیهان در فقه حداقلی و حداکثری را در دیدگاه متفاوت فقیهان نسبت به اموری در علم کلام و فقه جستوجو کرد که موجب تمایز مکاتب و یا دیدگاههای فقهی شده است که در ذیل آمده است: ۱- فقه سیاسی با رویکرد فردی، ۲- فقه سیاسی با محوریت جامعه، ۳- فقه سیاسی با محوریت فقه حکومتی.
ملاکهای فقه سیاسی با محوریت حکومت دینی
آنچه میتواند موجب تمایز قرائت حکومت محور از فقه سیاسی نسبت به قرائتهای حداقلی فقه سیاسی شود، در گرو ملاکها و شاخصههایی است که بازخوانی آنها میتواند به درک صحیح از این قرائت از فقه سیاسی رهنمون شود.
نتیجه گیری
تغییر فضای سیاسی جامعه، توسعه اقتدار شیعیان و تحقق حکومت اسلامی موجب توسعه کمی و کیفی فقه سیاسی شده به گونهای که امروزه میتوان از گرایش تخصصی از فقه به نام فقه سیاسی یاد کرد لذا میبایست با توسعه فقه سیاسی در جهت تبدیل به فقه حداکثری قدم برداشت.
مقاله «ماهیت فقه سیاسی» نوشته حجت الاسلام سید سجاد ایزدهی است که در فصلنامه «حقوق اسلامی»، سال دوازدهم شماره ۴۴، در بهار ۹۴ انتشار یافته است./205/241/ح